کمی دیرتر

کوتاه نوشت های مذهبی مهدوی
مشخصات بلاگ
کمی دیرتر

پشتـ پنجرهـ بقیعـ
_______________________________


هر که از چشم بیفتاد، محلش ندهند

عبد آلوده شدن، خوار شدن هم دارد

اینستاگرام:
instagram.com/kamidirtar

تلگرام:
T.me/QalbeSalim

آخرین نظرات

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۱۶ ب.ظ

برگشته ام به اصلیت نینوایی ام

 

این روزها پر از تب مولا کجایی ام

اما هنوز کوفه ای از بی وفایی ام

ای زخمی از دوروئی من! دوست دارمت
در گیرودار تیرگی و روشنایی ام

گم کرده ام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستایی ام

گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هوایی ام

این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکسته بالی و بی دست و پایی ام...

پلکم که گرم می شود از خواب می پرم
با سرفه های همسفر شیمیایی ام

آورده ام بضاعت مزجاة قوم را
انگشتر "عزیز"م و تسبیح دایی ام

آورده ام پناه به شش گوشه ی غمت
برگشته ام به اصلیت نینوایی ام

دستت همیشه روی سر ما پیاده هاست
این اربعین به لطف خدا کربلایی ام

::
شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است
این بار چندم است که یخ کرد چایی ام

منبع: از دوشنبه تا جمعه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۳ ، ۲۱:۱۶
محمد مهرزاد
پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۵۶ ق.ظ

مرد...

باید کوچک زندگی کرد و بزرگ مرد...

امضا: حضرت علی اصغر (ع)


منبع: آ سید!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۳ ، ۰۱:۵۶
محمد مهرزاد