کمی دیرتر

کوتاه نوشت های مذهبی مهدوی
مشخصات بلاگ
کمی دیرتر

پشتـ پنجرهـ بقیعـ
_______________________________


هر که از چشم بیفتاد، محلش ندهند

عبد آلوده شدن، خوار شدن هم دارد

اینستاگرام:
instagram.com/kamidirtar

تلگرام:
T.me/QalbeSalim

آخرین نظرات

ای وای از آن شهر که دیوانه ندارد

صد عقل به مسجد شد و خمخانه ندارد

در حسرت یک نعره ی مستانه بمردیم

ویران شود این شهر که میخانه ندارد

درخویش تپیدیم ولی داد فزون شد

بیداد ز دادی که غم خانه ندارد

دیوانه ترین مردم شهرم ، توکجایی؟

تا فاش بگویم چوتو افسانه ندارد

گیسوی بلندت همه شب ماه نهان کرد

آن مو که تورا هست دمی شانه ندارد؟

نغزی به مثل گفت همان طره ی زلفت

گر روز شود شمع تو پروانه ندارد

ما دلشدگان خیل اسیران شماییم

این خیل دریغ از تن و کاشانه ندارد

چون باز کنی پرده ز رخسار بگویی:

این دام پر از صید چرا دانه ندارد

رضا جمشیدی

نظرات  (۱۷)

واقعا زیبا بود.مخصوصا بیت دومش
ربطی به امام زمان نداشت
چرا همه چیز رو مذهبی میکنید این شعر عاشقانه اس
پاسخ:
ربطی ندادیم
سلام این شعر از کدوم شاعره.
پاسخ:
سلام
آقای رضا جمشیدی
۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۲۷ نیما مدد خواه
واقعاً لذت بردیم . خیلی زیبا بود
آفرین بر این طبع پاک شاعرانه 
پاسخ:
آفری به شاعرش :)

بیت دوم سرقت ادبی است از شاعری قدیمی به نام محمدکاظم قمی
پاسخ:
خبر ندارم
معنی این بیتدر حسرت یک نعره ی مستانه بمردیم ویران شود این شهر که میخانه ندارد

چیست
معنی این بیتدر حسرت یک نعره ی مستانه بمردیم ویران شود این شهر که میخانه ندارد

چیست
داستان این شعر رو میدونید؟
۱۱ آذر ۹۵ ، ۲۳:۳۴ رضا جمشیدی
امین عزیز سلام سرقت نیست تضمین شده است. در سایت شعر نو به این موضوع اشاره کردن
سرقت ادبی نیست برادر 
وام گرفته بیت دوم رو
مجمر اصفهانی :


افتاده به شهریم که ویرانه ندارد
یک شهر غریبیم و یکی خانه ندارد

جایی نه ، که گیرد دل دیوانه قراری
ویران شود آن شهر که میخانه ندارد

گه گوشه آبادی و گه کنج خرابی
آسوده کسی کو دل دیوانه ندارد

من بودم و دل ، کو سر افسانه ی ما داشت
فریاد که آن هم سر افسانه ندارد

آهسته رفیقان که به هر گام درین راه
گسترده دو صد دام و یکی دانه ندارد

عالم همه خود بیخود از آنند و گر نه
کاری به کس این نرگس مستانه ندارد

مستیم از این باده در این بزم که ساقی
می در قدح و باده به پیمانه ندارد

آئی پی تاراج دل ( مجمر ) و چیزی
جز نقش خیال تو درین خانه ندارد
۱۶ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۳۱ عصمت الله نظری
دمیتون گرم خیلی خیلی عالی بود
درودبرشماعالیست
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۰۳:۴۴ مردی از سرزمین های شمالی
در حسرت یک نعره مستانه بمردیم
پیکی ز شرابِ ناب بخوردیم
اندر دل خود مثال یک گرگ
هی نعره زدیم و هی بمردیم

#فی_البداهه
م.ح.ح_97/12/27
پاسخ:
زیبا بود

این سرقت ادبی نیست بلکه در صنعت شعر از این کار با تضمین نام برده می شود.و در شعر پارسی سابقه ای طولانی دارد.

۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۲:۳۸ احمد ( رها)

برادر عزیزی که گفتی سرقت علمی شده. 

برادر یک مقدار اطلاعات خودتو ببر بالا بعد مردم سارق خطاب کن 

به این کار میگن تضمین و امری رایج در شعر هست و اسم شاعر گفته نمیشه به خاطر اینکه بیت دارای شهرت هستش و شاعرش هم کاملا مشخصه. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی