دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۲، ۰۵:۴۰ ب.ظ
می برم نام تو را تا ببری نام مرا...
می برم نام تو را تا ببری نام مرا
پُرکن از جام لب خویش همه جام مرا
خاک هم گاه گداری بدهد طعم عسل
بوسه از خاک رهت کرده عوض کام مرا
خاطرم نیست چه شد بر تو گرفتار شدم
پهن کردی سر گیسوی خودت دام مرا
هرنفس بی تو شده مردن تدریجی من
رنگ و بویی بده این گردش ایام مرا
اگر این سر به سر راه تو افتد زیباست
به شهادت بنما ختم سر انجام مرا
نذر کردم که دگر سمت گناهی نروم
شرطش این است حمایت کنی اقدام مرا
دل من ظرف بلوریست پر از خون جگر
کنج میخانه مبین گریه آرام مرا
به خدا کرببلایی شدنم دست شماست
جان عباس فراموش مکن نام مرا
به پریشانی گیسوی سر ام بنین
دیگر امضا بنما برگه اعزام مرا
روضه خوان گفت حسین؛ بوی حرم شد احساس
وعده ما سحری پای ضریح عباس
قاسم نعمتی
۹۲/۰۶/۰۴
😢😢 خیلی زیبا