دامن آلوده و بار گناه آورده ام
خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی
اول وی را نوازند با سوز و اشک و آهی
دریای عفو جوشد از اشک دردمندی
اوراق جرم سوزد از آه صبح گاهی
اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند
اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند
بیچاره من که با خود ناورده پر کاهی
با اینکه رو سیاهم با این همه گناهم
مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی
از من بود گنه زشت از توست عفو زیبا
ای عفو از تو زیبا العفو یا الهی
عمری گناه کردم دل را سیاه کردم
من اشتباه کردم یا رب چه اشتباهی!
دامن آلوده و روی سیاه آورده ام
گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام
مرحوم حاج فیروز زیرک کار